منطق آری-تعصب نه بیاییم به تعصب نه بگوییم...
| ||
|
بهترین راه مبارزه با این خوی زشت و طریق نجات از این مهلکه بزرگ، تلاش و کوشش برای بالا بردن سطح فرهنگ و فکر و ایمان هر قوم و جمعیت است. در حقیقت داروی این درد را قرآن مجید نقطه مقابل آن، داشتن سکینه و روح تقوی میداند: یعنی آنجا که ایمان و آرامش و تقوی است، حمیت جاهلیت نیست و آنجا که حمیت جاهلیت است ایمان و تقوی در کار نیست. [۲۷] منبع:http://wikifeqh.ir/ ۱- بی ایمانی منبع:http://wikifeqh.ir/
منبع:http://wikifeqh.ir/ بدون شک انسان به هر سرزمین یا قبیله و نژادی تعلق داشته باشد نسبت به آن عشق میورزد و این پیوند علاقه او با سرزمین و قوم و نژادش نه تنها عیب نیست بلکه عامل سازندهای برای همکاریهای اجتماعی او است. ولی اگر این امر از حدش بگذرد به صورت مخرب و گاه فاجعهآفرین درخواهد آمد و منظور از تعصب نژادی و قبیلگی که مورد نکوهش قرار میگیرد همین” افراط” است. منبع:http://wikifeqh.ir/ دین اسلام مساله غیرت و تعصب را باطل معرفی نکرده و بلکه اصل آن را حفظ نموده است. زیرا غیرت ریشه در فطرت انسانی دارد و اسلام هم دین فطرت است. البته در جزئیات تعصب دخالت کرده و فرموده است آن قدر از غیرت و تعصب که مطابق با فطرت است حق میباشد ولی شاخ و برگی که اقوام به آن دادهاند باطل میباشد. مثلا در طی زندگی مواقعی وجود دارد که شخص احساس میکند دیگران به منافع او تجاوز میکنند و رعایت احترام مقدسات (مثلا اطفال و ناموس ) او را نمیکنند و یا درصدد هستند آبروی او را بریزند و خاندان او را هتک حرمت نمایند، در اینجا است که باورهای دینی او را وادار به دفاع میسازد. منبع:http://wikifeqh.ir/ تعبیر دیگر که از عصبیت در آیات و روایات آمده” حمیت” یا” حمیت جاهلیت” است.” حمیت” در اصل از ماده” حمی” به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و بعدا به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به کار رفته است. این واژه گاه در همین معنی مذموم (توأم با قید جاهلیت ، یا بدون آن) و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به کار میرود و اشاره به غیرت منطقی و تعصب در امور مثبت و سازنده است. [۹] منبع:http://wikifeqh.ir/ در بررسی آیات قرآن گوشهای از ادعاهای بیدلیل جمعی از یهود و نصاری را میبینیم که نتیجهاش انحصارطلبی و سپس تعصب است. منبع:http://wikifeqh.ir/ برخي از خصلت ها عامل مهمي در خروج انسان از اعتدال شخصيتي است. اين خصلت ها افزون بر آن كه در منش و رفتار آدمي تاثير مي گذارد در بينش و نگرش وي نيز آثار مخرب و زيانباري به جاي مي نهد به گونه اي كه شخصيت آدمي از سلامت و كمال فطري دور مي شود و در سراشيب سقوط وهبوط قرار مي گيرد. اين خصلت ها به شكل پرده اي بر عقل و فطرت مي افتد و تصويري واژگونه از جهان و واقعيت هاي آن در برابر شخص قرار مي دهد. دراين حالت امكان هيچ گونه خطاب، تنبيه و هشدارباش فراهم نيست و شخص را نمي توان از حالتي كه در آن قرارگرفته رهايي بخشيد. او مصداق ناشنوا و نابيناي واقعي مي شود و به تعبير قرآن صم و بكم و عمي لايرجعون و لايعقلون مي گردد. به تعبير ديگر امكان بازگشت به فطرت سالم و تعقل براي او فراهم مي شود و يا به سختي امكان آن فراهم مي گردد. يكي از اين خصلت ها كه زاويه ديدي ديگر پديد مي آورد و شخص را تحت كنترل خود درمي آورد خصلت تعصب است. در نوشتار حاضر تلاش براين است تا اين خصلت برپايه آموزه هاي قرآن و تحليل و تبيين آن بازخواني گردد. * * *
معناي تعصب
واژه تعصب از لفظ عصب گرفته شده و به معناي آن است كه شخص نسبت به چيزي واكنش هاي عاطفي و احساسي به دور ازهرگونه معيارعقلاني و عقلايي داشته باشد. در حقيقت احساسي قوي و شديد و عاطفي است كه برگرفته از وابستگي شديد به امري مي باشد. آثار تعصب در شخص و جامعه
براي شناخت اين خصلت، بهترين شيوه، بيان آثار و كاركردهاي آن در حوزه روان شناختي، فردي و اجتماعي است. به اين معنا كه با بررسي و تحليل آثار آن در شخص و جامعه مي توان با تعصب به عنوان خصلتي انساني آشنا شد. علل حق ناپذيري
اين گونه است كه اهل تعصب ناتوان از شناخت حق و يا پذيرش آن مي شوند و خداوند به مسئله حق نا پذيري به عنوان يكي از آثار مهم تعصبات اشاره مي كند. در تحليل قرآن درباره علل حق ناپذيري اشخاص و عناد و انكار ايشان نسبت به آن، به مسئله تعصب اشاره شده و گفته مي شود كه تعصبات نه تنها عامل حق پذيري بلكه سدي بزرگ در برابر حق گرايي و رشد آن در اشخاص و افراد به شمار مي آيد. تعصب، مانع ايمان آوري
ممانعت و خودداري از ايمان آوردن، ازديگر آثار تعصبات كوركورانه است. شخص، هنگامي كه دربرابر حق، تنها با توجه به تعصبات قومي و قبيله اي موضع گيري مي كند نمي تواند در دل و قلب خويش به حق ايمان آورد و آن را بپذيرد. به اين معنا كه حتي اگر حق را بشناسد، تعصبات نژادي نمي گذارد كه آن حق به شكل ايمان در جان و دلش نفوذ كند و آن را باور نمايد. از اين رو قرآن تعصبات را عامل و سدي دربرابر ايمان آوري مردم متعصب مي شمارد. چنين تعصبات قومي درميان عرب ها به شكل شديدي وجود داشته است. گمراهي از دين
از آثار مخرب و زيانبار تعصبات در زندگي شخصي بايد به گمراهي از دين اشاره كرد. كساني كه گرفتار تعصبات مي شوند به سبب عدم شناخت حق و يا حق ناپذيري و تقليد كوركورانه و عدم ايمان به حقايق مخالف تعصبات، دچارگمراهي مي گردند. از اين روقرآن تعصب را زمينه ساز فرو رفتن انسان ها در گمراهي و گردابي هلاكت بار مي داند به گونه اي كه در نهايت سر از دوزخ در مي آورند. (مومنون آيات 53 و 54 و نيز فرقان آيات 41 و 42). انحراف از عدالت
انحراف از عدالت و مخالفت با آن از مهم ترين آثار مخرب و زيانبار تعصبات است كه قرآن بدان اشاره مي كند. (نساء آيه 135 و مائده آيه 8) به نظر قرآن بسياري از مخالفت هاي مردم با عدالت و تحقق آن درجامعه به سبب تعصبات ايشان نسبت به خويشان و اقوام و نژاد است. بسيار ديده شده و مي شود كه دو شخصي كه با هم وارد اداره و يا مركزي مي شوند با يكي با مهر و محبت برخورد مي شود و به ديگري كم محلي مي شود. اگر ريشه اين رفتارهاي دوگانه و متضاد را جست و جو كنيد در مي يابيد كه تنها به اين جهت شخصي مورد بي مهري و بي عدالتي قرار مي گيرد كه از قوم و نژاد و همزبان وي نبوده است. (همان) عوامل زمينه هاي پـيدايش تعصب
قرآن در بيان علل و عوامل ايجادي تعصب، از جهل و ناداني به عنوان مهم ترين عامل ياد مي كند. ياد انسانهايي گرفتار اين خصلت زشت اخلاقي و رفتار ناپسند و نابهنجار مي شوند كه شناخت درستي از موقعيت خود در هستي ندارند.(فتح آيه 26) بنابر اين جهل و ناداني ريشه بسياري از رفتارهاي زشت و نابهنجار اجتماعي است. از اين رو براي بازسازي افراد گرفتار تعصب مي بايست آنان را به موقعيت خود در هستي آشنا ساخت. تفكر انحصار طلبي
از ديگر عواملي كه زمينه تعصبات را در آدمي فراهم مي آورد و او را به رفتارهاي زشت و ناپسند و بي عدالتي سوق مي دهد، تفكر انحصار طلبي است. افرادي بر اين باورند كه آنان تنها مي توانند به درجاتي از علم و دانش و يا مقاماتي انساني دست يابند. و اين توان و ظرفيت از عهده ديگران خارج است. بردباري سلاح مبارزه با تعصب
يكي از كاربردي ترين و كارآمدترين سلاح ها براي مبارزه با هرگونه تعصب هاي جاهلانه، بهره گيري از آرامش و بردباري است. قرآن به مومنان پيشنهاد مي كند كه براي مبارزه با تعصبات جاهلي مي بايست از اين سلاح به خوبي بهره گيرند. پيامبر (ص) و مومنان براي مبارزه با تعصبات جاهلي با بهره گيري از سلاح آرامش و بردباري توانستند انديشه ها و تعصبات جاهلي را در جامعه قرآني مدينه در دوره حكومت خويش ريشه كن كنند. (فتح آيه 26) هر چند كه اين تعصبات پس از آن حضرت (ص) با توطئه هاي منافقان داخلي و كافران واقعي، دوباره سر برآورد و آثار و زخم هاي آن در حوادث و رخدادهاي پس از عصر پيامبر (ص) به ويژه در انتخاب نظام سياسي اسلام و گزينش خليفه و هم چنين حوادث و رخداد خونبار كربلا خود را نشان داد. علي باقرزاده
منبع:http://www.maarefquran.org/ تعصب از منظر روانپزشکي چگونه تعريف ميشود؟ منبع:http://www.daneshju.ir/ روشهای از بین بردن تعصب:
1- تکنیک قدرت عواطف: عواطف به تفکر و انتخابهای ما نیرو می بخشد. عواطف به منزله محرک تفکر و انتخابهای ما در زندگی عمل می کنند.در واقع حدود نود درصد تصمیمات در حالت عاطفی اتخاذ می شوند و سپس از منطق برای توجیه آنها استفاده می شود. بنابراین بهترین روش استفاده از همین حالت عاطفی برای به چالش کشاندن همان موضوع مورد تعصب است 2-ایجاد تضاد: تکنیک 2 از دو فرایند قدرتمند روان شناختی استفاده می کند : حمایت اجتماعی و ناهماهنگی شناختی: وقتی ما دیگران را می بینیم که کاری انجام می دهند به خصوص کسانی که به انها احترام می گذاریم و تحسین شان می کنیم برانگیخته می شویم که تا دیدگاه و رفتار مشایه با انها را اتخاذ کنیم. ناهماهنکی شناختی را می توان از تفاوت باور و عمل فرد در انجام کاری در نظر گرفت . وقتی چنین تناقضی اتفاق می افتد فرد یه کنظور کاستن از فشار ناشی از چنین تناقضی، به یک استراتژی منطقی نیاز دارد. 3- رفتارهایی از روی مهربانی: اگر یک متعصب کسی را تحقسر می کند از فرد تحقیر شده بخواهید که نسبت به فرد متعصب مهروزی کند در واقع بروز چنین عملی برای فرد متعصب باعث تعدیل در مواضع و باورهای آن شخص خواهد شد 4- تکنیک هوستون ، ما با هم ارتباط داریم: تحقیقات نشان می دهد که وقتی گروههای مختلف در ادر موقعیت اجتماعی مشابه با هم و در جهت هدف مشترک کار می کنند نعصباتشان کاهش پیدا می کند منبع:http://atupsychology.blogfa.com/ باز هم حرفی دوستانه ، باز هم حرفی تکراری حرفی به تو دوست عزیز تا شاید که همدرد من شوی، یا شاید راهی برای یکی شدن یافتیم برای یکدل شدن ، یک رنگ شدن برای دوری از خودخواهی ، خودبینی و تبعیض و تنفر و جدایی و حرف اول و آخر این صفحه به آنانی که از نفاق و تفرقه بیزارند: تعصب کارآترین ابزار شیطان (اهریمن یا پلیدان) برای جدایی انسانهاست و احساسات پوچ، پرده ایست که حقیقت(راستی و درستی) را از ما نهان خواهد ساخت. تعصب یا پیش داوری، پافشاری بدون دلیل و غیر قابل اثبات فلسفی یا تجربی را گویند. ریشهٔ تعصب عشق و علاقه کورکورانه به یک عقیده یا شخصی میباشد که باعث میشود که انسان به راحتی حرف بیدلیل یا بدون دلایل کافی را نه تنها بپذیرد بلکه بر روی آن پافشاری هم داشته باشد. نقطه مقابل تعصب تنفر و کینه و ... است که نفرت بی دلیل یا بدون دلایل کافی از عقیده یا شخصی است. دو نمونه از بارزترین تصمیم گیریهای کورکورانه و متعصبانه که باعث می شوند تا انسانها از تحقیق و حقیقت جویی دور شوند و در نهایت منجر به جدایی گردد : 1- تعصب اعتقادی (دینی ، مذهبی ، مکتبی ، ....) 2- تعصب اجتماعی (نژادی ، ملیتی ، محلی....) پس در رابطه با تعصب اعتقادی که اکثر نزاعها و جداییها بر سر آن است ، یادآور می شویم که : - در دین هیچ اجباری نیست، راه هدایت و ظلمت بر همگان روشن گردیده. - به ریسمان الهی چنگ بزنید و فرقه فرقه نشوید. - بهترین راه نزد خدا ، پرهیز از خودخواهیست و تسلیم شدن در برابر آنچه پروردگار می خواهد. در زندگی ، خودمان قاضی خودمان باشیم وحق را به حقیقت دهیم نه به آنچه از آن ماست و به ما نسبت دارد آری، راستی و درستی را آنسوی تعصب خواهیم یافت.
منبع:http://4sat.rozfa.com/ |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |